رهبری ،آمریکا و جام زهر
شرایط امروز بین المللی عوض شده است.آقای اوباما دستی به سوی ملت ایران دراز کرده است. در این دست چه چیزی نهفته است. و با چه نیتی دراز شده است و مهمتر اینکه تاچه حدی قادر است که توافقات احتمالی با ایران را تحقق بخشد؟ تاریخ روابط سیاسی ملتها بسیار پرفراز و نشیب است.
یادداشتی از دکتر محسن رضایی
در دوران دوم خردادی ها که عجله و شتابزدگی ازویژگی های بارز آن بود نامه ای سرگشاده از سوی نمایندگان مجلس برای رهبری فرستادند و از ایشان خواستند که رابطه ایران وامریکا برقرار شود ورهبری هم به مانند امام جام زهر بنوشد.
آن نامه نه تنها مبتنی بر یک تحلیل ضعیف سیاسی از شرایط داخلی و بین المللی دوران بوش بود و فاقد یک پیشبینی درست از سرنوشت او، که تحلیل آن را به فرصتی دیگر می سپارم بلکه آن نامه فاقد تحلیل درستی ازنوشیدن جام زهر دردفاع مقدس هم بود و حکایت از عدم درک نتایج دفاع هشت ساله ملت ایران راداشت .ضمن انکه نویسندگان ان نامه متوجه نشدند که چند روز بعد از اقدام امام تحولاتی در جبهه های جنگ بوجود آمد که زهر جامی که امام نوشید به شیرینی تبدیل شد و در جسم و جان امام خنثی شد. و ایران به یک پیروزی قاطع در جنگ دست یافت و سربلند از ان بیرون امد.
دوران تنش زدایی یکطرفه
ادامه سیاست خارجی ایران در دوران کلینتون اگر چه قابل قبول بود و منجر به اعتراف آمریکابه اشتباهات گذشته خود شد، ولی با سرکار آمدن دولت ماجراجوی بوش ادامه آن سیاست می توانست به یک خسارت بزرگ و دادن امتیازات یکطرفه ایران به امریکا تبدیل شود. به هرحال اگر در شرایطی که آن نامه نوشته شد و دولت اقای بوش یکه تاز صحنه بین المللی بود رهبری انقلاب اسلامی نصیحت نویسندگان راگوش کرده و به یک کار عجولانه دست زده بود پیامدهای زیر برای ملت ایران حاصل می شد:
1- ایران برای همیشه ازتولید انرژی هسته ای محروم می شد.
2- امریکا به تحمیل خواسته های خود به ایران ادامه می داد.
3- پذیرش ایران موجب یک پیروزی بزرگ برای اقای بوش و بدتر از آن مهر تاییدی بر سیاستهای ماجراجویانه درسطح بین المللی می گردید.
4- سلطه امریکا درمنطقه کامل می شد.
5- هیچ وعده ای به ایران داده نشده بود و لذا هیچ منافعی برای ایران حاصل نمی شد.
خوشبختانه درآن شرایط رهبری زیر بار این نوع تحلیل ها نرفت و کشتی ایران را در تلاطم های اقیانوس روابط بین المللی به خوبی از گردابها عبور دادند.
دوران ماجراجویی
پس ازدوران دوم خردادی و بیرون امدن احمدی نژاد از دل هشت سال شعار توسعه سیاسی و آزادیهای مدنی ماجراجویی جدیدی فضای سیاست خارجی ایران را فرا گرفت ونوعی دیگراز عجله و شتابزدگی وارد سیاست ایران شد. در این دوران ترمزهای پیدا وپنهان رهبری تیزی های این ماجراجویی را گرفت و برایند سیاست خارجی ایران به یک عقلانیت کشیده شد.
بنابراین در دوران اقای بوش رهبری ایران هم سیاست انفعالی دولت اصلاحات وهم سیاست ماجراجویانه اقای احمدی نژاد را به کنترل درآورد و به انها جنبه عقلانیت بخشید. ولذا در دوران دولت اقای بوش نه ایران تسلیم شد و نه به جنگ با امریکا کشیده شد.
اما شرایط امروز بین المللی عوض شده است. اقای اوباما دستی به سوی ملت ایران دراز کرده است. در این دست چه چیزی نهفته است. و با چه نیتی دراز شده است و مهمتر اینکه تاچه حدی قادر است که توافقات احتمالی با ایران را تحقق بخشد؟
تاریخ روابط سیاسی ملتها بسیار پرفراز و نشیب است. ولی مهمترین تجارب آن این است که:
1- فرصتها رانباید از دست داد
2- شتابزدگی وعجله ملتها راغرق حیله ها وفریبها می سازد
3- تدبیر و مهارتها تعیین کننده است
پاسخ رهبر انقلاب به دست دراز شده آقای اوباما بسیار حکیمانه بود . نکاتی که درسخنرانی ایشان وجود دارد:
1- آنها می گویند بسوی ایران دست دراز کرده ایم و ما می گوییم اگر امریکا در زیر دستکش مخملی، دستی چدنی را پنهان کرده باشد این اقدام هیچ معنا و ارزشی ندارد.
2- نمی دانیم چه کسی واقعا در امریکا تصمیم گیر است ، رئیس جمهور یا کنگره و یا عناصر پشت پرده ، اما در هر حال تاکید می کنیم که ملت ایران درباره مسائل مربوط به خود اهل محاسبه و منطق است و احساساتی نمی شود .
3- سی سال تحریم ملت ایران ،حمایت واشنگتن از تروریستهای جنایتکاری که تعداد زیادی را در ایران ترور کرده اند، تشنج آفرینی در منطقه ، حمایت بی قید و شرط از جنایتکاران صهیونیست و تهدید مکرر ایران به حمله نظامی را از جمله نشانه های خصومت بی وقفه امریکا با ملت ایران دانستند و افزودند : مسئولان آمریکایی در سی سال گدشته ، بارها و بارها به ملت و مسئولان ایرانی اهانت کرده اند و حتی برخی از آنها خواستار ریشه کن کردن این ملت بزرگ و با شرافت شده اند.
4- ایشان با اشاره به موضوع مذاکره و شعار رئیس جمهور جدید آمریکا یعنی تغییر افزودند : اگر واقعا چیزی جز بخش اندکی از ادبیات شما تغییر کرده است نشان دهید . آیا دشمنی شما با ملت ایران پایان یافته ؟ داراییهای ایران را آزاد کرده اید ؟ ، تحریمها را برداشته اید ؟، از لجن پراکنی و تبلیغات سوء دست برداشته اید ؟ ، دفاع بی قید و شرط ار رژیم صهیونیستی را پایان داده اید؟
پاسخ رهبری به اقای اوباما هر سه ویژگی فوق را دارد. هم استفاده از فرصتها را دربر دارد زیرا که ایشان پاسخ منفی به اقای اوباما نداده است . هم عجله وشتابزدگی درپاسخ ایشان وجود ندارد و سئوالاتی مطرح کرده اند که دستگاه سیاسی اقای اوباما باید به آن بدهد. و هم تدبیر و دوراندیشی در پاسخ رهبری دیده می شود که از اقای اوباما خواسته است که یک پاسخ عملی بدهد.
بنابر این توپ با یک شوت بلند به زمین امریکا و آقای اوباما برگشته است آیا بازی فوتبال بین ایران و آمریکا شروع شده است.؟
ِآیا ایران بازی فوتبال را برگزیده است که در آن نسبت به پینگ پونگ برتری بالاتری را داراست؟